دریافت
حجم: 12.3 مگابایت
اهالی محترم سرکویر این سایت شماست
<object data="http://parstools.com/mp3player/parstools-mp3player.swf" height="68" name="dewplayer" type="application/x-shockwave-flash" width="161"><param name="wmode" value="transparent"/><param name="movie" value="http://parstools.com/mp3player/parstools-mp3player.swf"/> <param name="flashvars" value="mp3=http://yoursite.com/test1.mp3|http://yoursite.com/test2.mp3&autostart=1&autoreplay=1&showtime=1&volume=100&volumecolor=0xBE7FAB&equalizercolor=0xBE7FAB&theme=violet"/></object> امیوارم که این سایت بتواند دررسیدن به اهدافم کمکم کند
بایگانی
- اسفند ۱۳۹۷ (۱)
- بهمن ۱۳۹۷ (۲)
- دی ۱۳۹۷ (۲)
- خرداد ۱۳۹۷ (۱۰)
- ارديبهشت ۱۳۹۷ (۱)
- اسفند ۱۳۹۶ (۳)
- دی ۱۳۹۶ (۲)
- آذر ۱۳۹۶ (۳)
- مهر ۱۳۹۶ (۱)
- شهریور ۱۳۹۶ (۵)
- تیر ۱۳۹۶ (۵)
- بهمن ۱۳۹۵ (۲)
- دی ۱۳۹۵ (۳)
- آذر ۱۳۹۵ (۲)
- آبان ۱۳۹۵ (۶)
- شهریور ۱۳۹۵ (۴)
- مرداد ۱۳۹۵ (۱)
- تیر ۱۳۹۵ (۱۳)
- خرداد ۱۳۹۵ (۱۱)
- ارديبهشت ۱۳۹۵ (۴)
- بهمن ۱۳۹۴ (۱۵)
آخرین مطالب
- ۹۷/۱۲/۱۸دکلمه عشق پنهانی
- ۹۷/۱۱/۱۳دکلمه مادر - بااجرای ابراهیم مرتضایی
- ۹۷/۱۱/۱۱دکلمه باران باش
- ۹۷/۱۰/۲۲دکلمه های ابراهیم مرتضایی
- ۹۷/۱۰/۲۲دکلمه ی اجرای ابراهیم مرتضایی
- ۹۷/۰۳/۱۸دوشینه کجا بودی؟
- ۹۷/۰۳/۱۴دکلمه درد دلهای ستار خـــان
- ۹۷/۰۳/۱۴داستان شتر یک چشم
- ۹۷/۰۳/۰۸داستان قدم و دله دزد
- ۹۷/۰۳/۰۵داستان حاجی عباس قسمت پنجم
پربیننده ترین مطالب
- ۹۵/۰۴/۲۰درباره امامزاده پیرمردان سرکویر
- ۹۴/۱۱/۰۷روستای معلمان -سرکویر
- ۹۴/۱۱/۰۱عکس از کویر سمنان
- ۹۴/۱۱/۰۷سرکویر .روستای معلمان
- ۹۵/۱۱/۱۶سیر سرکویر
- ۹۶/۰۶/۲۸برادران مرتضایی اهنگ سرکویری
- ۹۵/۰۳/۳۰نابغه نی سرکویر مرحوم یدالله قدرتی
- ۹۵/۰۴/۰۴قلعه قدیمی روستای حسینیان ..سرکویر
- ۹۵/۰۳/۱۱تصویر.روستایی دیدنی سوسنوار سرکویر
پیوندهای روزانه
مایه اصل ونصب درگردش دوران زر است.
دایما خون می خورد تیغی که صاحب جوهراست.
شصت وشاهد هردو دعوی بزرگی میکنند.
پس چرا؟ انگشت کوچک لایق انگشتراست.
آهن وفولاد هردواز یک کوره می آیند برون.
آن یکی شمشیر گردد .ان یکی نعل خراست.
کره اسب ازنجابت ازپس مادر رود.
کره خر ازخریت پیش پیش مادراست.
گرکه بینی ناکسان بالا نشینند صبر کن.
روی دریا کف نشیند قعر دریا گوهراست.
با تقدیم احترام ..
نسیمی کز بن ان کاکل ایو.
مرا خوشتر زبوی سنبل ایو.
چوشوگیرم خیالت را درآغوش.
سحرازبسترم بوی گل ایو.
سلام زادگاهم .
منم همان فرزند رفته از دامانت .ازروزی که خودرا گم کردم ومصمم برای رفتن شدنم.باختم. همه چیزم را.اصالتم .هویتم. نامم.نشانم.رسمم ورسومم را.شهر نشینی خیابونای شلوغ.ساختمانای بلندوشیک.مغازه ها.بوتیکها.سینمای ونمایشگاهها .فروشگاها ی پرزرق وبرق کرو کورم کرده بود.نمی دیدمت .نمی شنیدمت. اصلا فراموشم شده بودی . هیچ کجای زندگیم اثری ازتو نبود .ازان زمان سالها میگذرد .خسته .درمانده ووامانده از چرخیدن های بیهوده .زحمتهای بی حاصل .شوق وذوقهای الکی. دلم عجیب می فشارد انگار تنگ کسی یاجایی شده ...شاید هم بدانم اما احساس شرمندگیست که شهامت گفتن راازمن میگیرد .بله روستایم .وطنم دهاتم که تنهایش گذاشتم .رهایش کردم .وحال روز شرمساری من و ما فرا رسیده.همتی میباید که روستا هم سخت دلش تنگ شده تنگ همه فرزندان رفته ازدامانش.همتی میباید که لباس کاروتلاش بپوشیم پاشنه ها را ورکشیم بیلها را دسته کنیم داسهارا تیزکرده ویاعلی گوییم.سالها ی بی حاصل شهر نشینی که همش عبث وبیهوده رنج کشیدیم وزحمت .وخوشحال ازین که ارباب پول دارد.بله ارباب پول دارد مارا چه سنه؟آِِی اهالی رشم .حسینیان. معلمان .سینگ.سطوه .مهدی اباد.وسرتخت وطرود همتی میباید .غیرتی میشاید برگردیم که مام وطن تنهاست .باافسوس خوردن .دست بردست کوبیدن هیچ دشتی هیچ باغی سرسبزنخوهد شد .چند صباحی دیگر هیچ نشانی از ما نخواهد ماند امروز همتی که فردا دیر است
دوستدار شما ابراهیم مرتضایی
